چرا حمله ایران به اسرائیل اجتناب ناپذیر بود؟
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۲۷۶۳۶
فرارو- بامداد روز یکشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ به عنوان روزی در تاریخ ثبت شد که ایران در حملهای بی سابقه از طریق پهپاد و موشکهای کروز به مواضعی نظامی و تسلیحاتی در اسرائیل حمله کرد.
به گزارش فرارو، اگرچه از زمان حمله اسرائیل به ساختمان مجاور کنسولگری ایران در دمشق، بسیاری از تحلیلگران ارشد سیاست خارجی، انتظار واکنش ایران را داشتند، اما کمتر تحلیلگری به این موضوع اعتقاد داشت که ایران، به شکل مستقیم انتقام میگیرد و عمده نظرات معطوف به انتقام از طریق نیروهای نیابتی استوار بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نیویورکتایمز به نقل از مقامات اسرائیلی در گزارشی اشاره کرده که ایران ۱۸۵ پهپاد، ۳۶ موشک کروز و ۱۱۰ موشک زمین به زمین بهسمت اسرائیل شلیک کرده است. موشکها و پهپادهایی که از نقاط مختلف ایران پرتاب شده اند و تصاویر مرتبط با آنها نیز در شبکههای اجتماعی پربازدید شده است.
اسرائیل هیوم نیز به نقل از منابع آگاه خود مدعی شده که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا از بنیامین نتانیاهو، درخواست کرده به حمله ایران پاسخ ندهد و بر اساس گفته خبرنگار اکسیوس، تماس تلفنی بایدن و نتانیاهو در خصوص حمله ایران به اسرائیل ۲۵ دقیقه طول کشیده و اسرائیل خواستار برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت برای محکوم کردن ایران شده است. همچنین آمریکا دقایقی کوتاه پس از آغاز حمله ایران به اسرائیل، جلسه امنیتی برگزار کرده است.
لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا در نخستین واکنش خود به حمله ایران گفته است: «عملیات موشکی و پهپادی ایران علیه اسرائیل بی سابقه بود. ما به دنبال درگیری با ایران نیستیم، اما از هیچ اقدامی برای حفاظت از نیروهای خود و دفاع از اسرائیل دریغ نخواهیم کرد.» وال استریت ژورنال نیز در گزارشی نوشت: «حملات ایران به اسرائیل تمام شده، همچنین ایران به سازمان ملل اطلاع داده که این حملات صرفا جهت انتقام بود و بیشتر از این ادامه نخواهد داشت.» سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران نیز گفت: «علت عملیات شب گذشته، به علت عبور رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز ایران بود. ما این عملیات را منتج به نتیجه کامل میبینیم و قصدی بر ادامه عملیات وجود ندارد. اگر رژیم صهیونیستی پاسخ بدهد، عملیات بعدی ما بسیار بزرگتر خواهد بود.»
با توجه به شرایط موجود، پرسشهایی مطرح است از جمله این که آیا میتوان انتظار داشت اسرائیل در واکنش به حمله ایران، دست به اقدامی تلافی جویانه بزند و این درگیریها چه تبعات منطقهای در پی خواهد داشت؟ فرارو در راستای پاسخ دهی به این پرسشها با علی بیگدلی، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر روابط بین الملل گفتگو کرده است:
همه منتظر اقدام ایران علیه اسرائیل بودندعلی بیگدلی به فرارو گفت: «از همان روز نخست که اسرائیل به کنسولگری ایران حمله کرد، سطح انتظارات و مطالبات مردمی برای واکنش به این حمله بسیار بالا بود، ایران نیز از ابتدا اعلام کرده بود که در نهایت از اسرائیل انتقام خواهد گرفت. هر چند که نوع این انتقام نامشخص بود. افزون بر مردم، رسانههای داخلی و خارجی نیز، هر روز درباره انتقام، نوع انتقام، زمان تقریبی انتفام و واکنشهای احتمالی به آن مطالبی منتشر میکردند و همه اینها نشان میدهد که حمله ایران نه نزد افکار عمومی و نه نزد رسانهها و مقامهای کشورهای مختلف، اتفاق شوک آوری نبود و به نوعی میتوان گفت همه برای این اقدام ایران آمادگی داشتند، اما شاید بتوان گفت تنها نقطه مبهم، این بود که نوع برخورد ایران چگونه خواهد بود.»
وی افزود: «این حجم از موشک و پهپادی که به اسرائیل فرستادیم میتواند تا حدودی رضایت داخلی و حتی خارجی (از سوی متحدان ایران) را کسب کند. یک نکته مهم در این میان احتمال یا چگونگی واکنش اسرائیل علیه ایران است. آمریکا صراحتا اعلام کرده که بهتر است اسرائیل به سراغ تلافی نرود و از اقدامات نظامی علیه ایران نیز حمایت نخواهد کرد. طبیعی است که ایالات متحده علاقهای ندارد در سال انتخاباتی خود در حساسترین نقطه جهان، یعنی خاورمیانه درگیر شود. آمریکاییها روی مسائل مرتبط با منافع ملی خود حساسیت بالایی دارند و بنابراین تمام تلاش خود را برای جلوگیری از واکنشهای سریالی اسرائیل و ایران خواهند کرد. به نظر میرسد کشورهای اتحادیه اروپا نیز علاقهای به گسترش جنگ در خاورمیانه ندارند.»
این تحلیلگر سیاسی در ادامه گفت: «نمی توانیم بگوییم که ایران در حمله خود علیه اسرائیل از نیروهای نیابتی هیچ استفادهای نکرد. اتفاقا ایران از نیروهای نیابتی هم استفاده کرد و حوثی ها، حزب الله و نیروهای کتائب حزب الله در عراق حملاتی را علیه اسرائیل رقم زدند. این حقیقت نیز وجود دارد که هر اندازه کشتی توقیف میکردیم و از روشهای جایگزین برای مقابله با اسرائیل استفاده میکردیم چندان نتیجهای نداشت. درباره این که چه شد که ایران تصمیم گرفت از روش حمله مستقیم استفاده کند و پیش بینیهای اکثر کارشناسان و تحلیلگران سیاست خارجی در زمینه نوع انتقام ایران، درست نبود هم میتوان گفت که هیچکس نمیتوانست به قطعیت پیش بینی کند که ایران چه خواهد کرد. قاعدتا ایران تمایلی ندارد به درگیری با اسرائیل ادامه دهد و همانطور که از سخنان فرماندهان نظامی کشور نیز مشخص است، ایران فقط به دنبال تسویه حساب با اسرائیل بود. به لحاظ ژئوپلیتیک، اصلا به نفع ما نیست که درگیر جنگی منطقهای و گسترده شویم و شاید بهترین راهکار دیپلماتیک در شرایط فعلی، ادامه گفتگوهای محرمانه و کنترل حملات و توقف آن است.»
وی افزود: «ما در بحث سیاستهای اسرائیل با یک تناقض رو به رو هستیم. از یک سو، نتانیاهو برای خروج از فشار افکار عمومی، اعتراض خانواده گروگانها و البته حفظ کابینه خود، نسبت به ورود ایران به جنگ، تمایل داشت و ورود ایران به جنگ، هم مسئله غزه را به فراموشی می سپرد و هم ناکامیهای نتانیاهو در داخل اسرائیل را کمرنگ میکرد و از سوی دیگر ایالات متحده به عنوان مهمترین متحد اسرائیل، مخالف جنگ است. به همین دلیل نیز نمیتوان هیچ نوع پیش بینی صد در صدی درباره جنگ ارائه کرد و ماجراهای چند ماه اخیر هم نشان داد، هیچ تحلیلگری، نمیتواند از نظرات خود مطمئن باشد، اما حدس من این است که نوع اقدام ایران علیه اسرائیل به شکلی بوده که لزوما نیاز به واکنش اسرائیل ندارد و آمریکا میتواند مانع از واکنشهای شدید اسرائیل شود.»
بیگدلی گفت: «شرایط روسیه و چین کاملا متفاوت است. درست است که روسیه و چین در منطقه منافعی دارند، اما شاید برای روسیه بد نباشد که قیمت نفت در سایه آشوبهای منطقهای بالاتر برود. برای چین، هر نوع درگیری منطقهای همراه با ضرر اقتصادی خواهد بود. چینی ها، سرمایه گذاریهای گسترده و سخاوتمندانهای را در منطقه رقم زده اند و مشخص است که نمیخواهند منافع اقتصادی خود را در خطر ببینند. کشورهای عرب، احساس ناامنی بالاتری میکنند. هیچ یک از کشورهای حاشیه خلیج فارس علاقهای به درگیری نظامی ایران و اسرائیل ندارند و آنها نیز از ایالات متحده درخواست خواهند کرد اقدامی برای کنترل وضعیت انجام دهد.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: اسرائیل ایران جنگ حمله موشکی پهپاد قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل ایران به اسرائیل علیه اسرائیل حمله ایران منطقه ای حمله ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۲۷۶۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.